بیدمشک

مقوی اعصاب است!(((:

pray for world

۰ نظر

شنیدن و دیدن اخبار این روزها حالم رو بد میکنه...فرقی نمیکنه از کجا به گوشم برسن...اخبار  3 دقیقه ای رادیو پیام صبح ها تو BRT یا اخبار 20:30...

فرقی هم نمیکنه اخبار کدوم شهر ایران یا حتی کدوم کشور جهان باشه...فرقی نمیکنه که کجا بمب گذاری شده باشه...

فرقی نمیکنه خبر چپ شدن اتوبوس دانشجوهای چه دانشگاهی تو کدوم جاده باشه...یا خبر فوت 22 نفر در اثر ابتلا به آنفولانزای H1N1...

و یا بی وجدانی مثلا پزشکی که وقتی بی پولی کسی رو میبینه دستور میده بخیه های زده شده رو دوباره باز کنن):

اما این حجم التهاب دنیا منو به شدت منو غمگین می کنه...این روزها سعی می کنم کمتر بشنوم...ترجیح میدم صبح های زود تو BRT به سمت دانشگاه به جای اخبارهای 3 دقیقه ای کسل کننده رادیو پیام،4 فصل ویوالدی رو بشنوم...یا مثلا موسیقی قولکلور یکی از نواحی ایرانو...

یا هر چیز دیگه ای...هر چیزی که این بی رحمی و التهاب  منتشر در تمام دنیا رو کمتر به رخ ساعت ها و ثانیه هام بکشه...

وقتی هم که حالم بد میشه...کتابخونه چوبی و کوچیک اتاقم بهترین مامن برای منه...کتاب ها رو ورق می زنم و انگار که وارد دنیای جدیدی شده باشم...میرم تو جزیره پرنس ادوارد آن شرلی...یا بجنورد آبنبات هل دار...یا پاریس بابا گوریو و یادم میره که از حال این روزهای دنیا بوی بهبودی به گوش نمی رسه...

۰ ۰

چرا واقعا؟!

۰ نظر

امروز در حالی که داشتم در نهایت خستگی بعد از 12 ساعت بیرون بودن مسیر 10 دقیقه ای ایستگاه بی آر تی تا خونه رو پیاده میومدم و تراکت پخش کن های عزیز(!) سعی می کردن نراکت های تبلیغات دندون پزشکی و کافه و لباس فروشی و...به زور بدن دست من و هر عابر پیاده ی دیگه ای و با وجود همه مقاومت هام مجبور شدم برای جلوگیری از وارد شدن کاغذ به دهنم یکی از تراکت ها رو بگیرم و مچالش کنم و بندازم توی اولین سطل زباله ای که می بینم به این فکر کردم که واقعا چرا کسی با علم به اینکه 95 درصد تبلیغاتش روانه سطل زباله میشه هزینه می کنه و کاغذ حروم می کنه؟! |:

راه دیگه ای برای تبلیغات نیست واقعا؟!


۰ ۰
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان