بیدمشک

مقوی اعصاب است!(((:

گفتی خبر دهم تو را به تاویل آنچه نتوانستی بر آن صبر کردن...*

باز هم خواب می دیدم،خواب ساحل محمود آباد را،صاف و مسطح،با دریایی آرام...در هوایی که گرگ و میش دم صبح بود و با حس نسیمی که در خواب هم برخوردش با صورتم را حس می کردم،کنار ساحل قدم می زدم...طولانی قدم زدم و بعد...بیدار شدم...

سرچ کردم تعبیر خواب دریا و ساحل!هر چند که به این تعبیر خواب های اینترنتی چندان باور ندارم!اما آدمیزاد است دیگر!!!تعبیرهای مختلف را خواندم و نزدیک ترینش به آنچه که من دیدم،بلاتکلیفی بود...گیر کردن میان دو چیز...گیر کردن بین عقل و احساس...

و آخ که من این روزها چقدر نیمه ای در آتشم،نیمی در آب!**

*سوره ی کهف-آیه 78

**از درون سوزناک و چشم تر

نیمه ای در آتشم نیمی در آب

"سعدی"


بزن باران-گروه ایهام

۵ ۰
حوا ...
۲۴ بهمن ۰۵:۲۲
کاش منم حداقل خوابِ ساحل رو می‌دیدم...

ان‌شاءالله هر چه زودتر تموم بشه این بلاتکلیفی :)

پاسخ :

مرسی حوا جان(:
انشالله
نگار
۰۱ اسفند ۰۲:۱۵
منم یادم نمیره اون خواب خیس تو بارون کنار دریارو که تو هم توش بودی :)
تعبیرش چیزی جز دلتنگی نبود اونموقع و حتماً الان هم :)) چه آهنگ خوبیه

پاسخ :

(:
آره احتمالا(:
^_^
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان