بازار گل محلاتی تهران رو خیلی دوست دارم،یکی از تفرج گاه های خانواده ما برای جمعه هاییه که هوا خوبه،جمعه های تابستون حدود ساعت 6 صبح می ریم اونجا و جمعه های مثل امروز،زمستونی حدود ساعت 9...از خلوتی تقریبا نایاب خیابونای تهران استفاده می کنیم و همیشه راه رفتو من می شینم پشت فرمون و برگشت رو پدرم...پامو فشار میدم روی پدال گاز و از اینکه ماشینای کمی تو خیابونن و از اینکه وقتی ترافیک نیست راه های نسبتا دور هم نزدیک به نظر میان،واقعا محظوظ میشم...
بعدش هم که می رسیم اونجا،پر از احساس لذت میشم وقتی اون همه گل و گیاه مخصوص هر فصل رو می بینم...اواخر زمستون و اوایل بهار پامچال و بنفشه و سمبل و کلی نهال سرحال،نزدیکای تابستون نشا گوجه فرنگی و بادمجان و سیفی جات،اوایل پاییز نهال گل یخ و یاس امین الدوله و درخت افرا و اوایل زمستون دسته دسته گل نرگس و نهال نارنگی و نارنج و کام کوات....انواع گل های شاخه ای و بنسای و این ها هم که همیشه هست...
درک تغییر فصل ها با دیدن تفاوت و تنوع گل و گیاه های مختص هر فصل برام خوشاینده...اونم منی که گیاهان رو دیوانه وار دوست دارم...
ارمغان بازار گل رفتن امروز هم یه درختچه کامکوات شد و یه باکس برای سبزی کاری های مامان و یه کاکتوس کوچولو که من صداش می کنم تیغو!(: