يكشنبه ۲۱ شهریور ۹۵
من از اون دسته آدم هایی بودم که به شدت نگران ناراحت شدن و رنجیدن دیگران بودم،منتهای تلاشم رو میکردم که بقیه رو راضی نگه دارم و در این راه مدام به خودم ظنین می شدم که نکنه فلانی رو من ناراحت کردم و این همون قدر بده که بی تفاوتی محض به حالات آدم ها...
خیلی طول کشید و خیلی زحمت کشیدم و رو خودم کار کردم تا یاد بگیرم ناراحت شدن آدم ها فقط وقتی به من ربط داره که من عاملش باشم و فقط اون موقع هاست که باید معذرت خواهی کنم...
نتیجش این شد که هر چند این حالت هنوز در من ریشه کن نشده اما حالا خیلی راحت ترم،اونجا که باید عذر خواهی می کنم و جایی که نباید آدم ها رو بی عذاب وجدان به حال خودشون میذارم...
+++عیدتون خیلی خیلی مبارک(: