بین همه دسته بندی هایی که میشه بر اساس خصلت های مختلف آدم ها انجام داد یکیشون دسته آدم های همیشه غرغرو و شاکی از زمین و زمانه!
اینایی که هر وقت می بینیشون بعد از سلام و علیک اول شروع می کنن درباره یه چیزی غر زدن!فرقی نمیکنه اون "چیز" چی باشه!چقدر کوچیک و پیش پا افتاده یا بزرگ و اساسی!همین که بشه دربارش غر زد برای آدم های این دسته کافیه!!
دبستانی که بودم مامان یکی از همکلاسی هام که اتفاقا خانم خیلی خوب و مهربونی هم بود همین خصوصیت رو داشت!همیشه در حال حرص خوردن بود و تا پیش میومد که مامانا کنار هم جمع بشن شروع می کرد به شکایت کردن از یه مسئله ای!یه بار از کوچیک بودن حیاط مدرسه،یه بار از رنگ لباس معلم که تیره بود و روحیه رو خراب میکرد!یه بار از محتوای پیک نوروزی شاکی بود و یه بارم از کوتاه بودن زنگ های تفریح...
پای ثابت اعتراض به مدرسه هم بود،همیشه سر گروه می شد و اعتراض ها رو انتقال میداد...
نمیگم حرفاش اشتباه بود و اصلا نمیخوام درباره درست یا غلط بودن رفتار تقریبا 14 سال پیش یه آدم دیگه حرف بزنم...اما آدم وقتی برمیگرده و عقب رو نگاه می کنه می بینه چه حرص های بیخودی خورده...!برای چه مسائل بی اهمیتی ساعت ها خودش رو درگیر کرده...واقعا فکر می کنم حیف ساعت های عمر کوتاه آدمه که حروم دغدغه های بی فایده و بی اساس بشه،حیفه که آدم هم خودش رو از لذت بردن محروم کنه و هم به اطرافیانش حس بد القا کنه...
مدت هاست که فکر می کنم اینکه آدم بلد باشه از چیزای کوچیک و ساده لذت ببره و با اون ها شاد و خوشحال باشه بهتر از اینه که مدت های طولانی خودش رو از شاد بودن محروم کنه چون شرایط "آرمانی" نیست...
دنبال حس های خوب کوچولو بگردید...دنبال بهانه های ساده برای شاد بودن،خوشحالی های بزرگ تر کم کم جاشون رو تو زندگیتون باز می کنن(: