جمعه ۸ مرداد ۹۵
به همراه خانواده رفته بودیم پارک،داشتیم قدم میزدیم و صحبت می کردیم وسط حرف زدنا یه آقایی از کنارمون رد شد که یه بچه با یه اسکوتر کنارش بود و یه پسر بچه پشت سرشون اسکوترش رو دنبال خودش می کشید و آرومتر به زور راه میومد...انگار خسته شده بود...اون آقا یه دفعه برگشت و تقریبا داد زد:خب کی مجبورت کرد بیای؟!می گرفتی می نشستی همونجا!|:
رد شدیم و نه واکنش اون پسر بچه چهار پنج ساله رو دیدم نه ادامه برخورد اون آقا که احتمالا پدرش بود رو...قصدم هم قضاوت کردن فردی که کوچکترین شناختی ازش ندارم نیست.
این فقط یه مورد بود،اما متاسفانه کم ندیدم برخورد های این چنینی والدین با بچه رو...تو خیابون،تو پارک،توی مراکز خرید و در مناطق مختلف(منظورم از نظر سطح مالی و رفاه اجتماعی هست)
بارها دیدم که مادری با ظاهر بسیاااار آراسته دست در دست بچه ای راه میره که لباساش بسیار شیک و مرتب و گرونه اما در مقابل کوچکترین بهانه گیری بچه بهش فحش میده!!!
دیدم که گاهی والدین جواب سوال های بعضا عجیب و کنجکاوانه ای رو که اقتضای سن کودک هست چقدر زننده و بی حوصله میدن...!|:
و هزار و یک مورد دیگه که شما هم حتما دیدین...
من ازدواج و به طبع مادر شدن رو هنوز تجربه نکردم،اما می دونم زندگی مشترک گاهی سختی ها و پیچیدگی های خاص خودش رو داره و مادر شدن و حتی پدر شدن فداکاری و انرژی مثال زدنی و بالایی رو میطلبه...این رو می دونم که همه آدما گاهی چقدر ممکنه از مشکلات زندگی به ستوه بیان...اما خواهشا بیاید اگر تصمیم گرفتیم بچه ای رو به این دنیا دعوت کنیم کمی صبورتر،مهربون تر و پر انرژی تر باشیم.مسائل مالی هرچند که تو این دوره بی اهمیت نیست اما باور کنید برای یه کودک چندان فرقی نمیکنه که اسکوترش از برند معروفی باشه یا نه!فرقی نداره که لباس مارک "سرجنت ماژور" بپوشه یا لباس با کیفیت دیگه ای که نام و نشون معروفی هم نداره،فرقی نداره که کالسکه و بقیه وسایلشون "چیکو" باشه یا نباشه...
اما طرز برخورد والدین تاثیری روی شخصیت و ضمیر ناخودآگاهش میذاره که قطعا در آینده اون یچه تاثیر گذاره.