امتحان های کذایی دیروز بالاخره تمام شدند!بعد از امتحان با دوست عزیزی به عنوان حسن ختام امتحانات رفتیم سینما و کمی خوش گذراندیم!
اما امروز....تا قصد کردم که حسسسابی بخوابم 10 نشده چشمانم تا ته باز بود...بعد هی توی خانه دور خودم گشتم و تمرین خوشنویسی کردم و تمرین زبان فرانسه و زمین را تی کشیده ام و ظرف شسته ام و سریال دیده ام و باز هم وقت اضافه دارم!خدایی سر رفتن حوصله تنها یک روز بعد از شروع تعطیلات زیادی لوس است!
با این همه الان کاری ندارم و هوا هم ساعت 3 بعد از ظهر چله تابستان گرم تر از آن است که آدم به قصد گشت و گذار بیرون برود!
کلاس ورزشی هم که واقعیتش را بخواهید کمی تنبلم!و چندان هم ورزش دوست نیستم و اصلا نمی دانم چه ورزشی را بیشتر دوست دارم!و البته که خدا رحم کرده که چند کیلویی کمبود وزن هم دارم وگرنه با این درجه از همت و ورزش دوستی معلوم نبود الان چه شکلی بودم!!!D: