بیدمشک

مقوی اعصاب است!(((:

خودش یه نوید نامی رو دوست داشت!

امروز داشتم دفتر خاطراتی که دوران راهنمایی و دبیرستان میدادم به دوستای نزدیکم تا برام یادگاری بنویسن ورق می زدم...رسیدم به نوشته یکی از بچه های اول راهنمایی که باعث شد کلی بخندم...
بعد از نوشتن کلی شعر و نمک در نمکدان شوری ندارد و این حرفا،برام نوشته بود فرزانه تو رو خدا یه کم از این مثبتی (|:) در بیا و یکی رو(!) دوست داشته باش...به خدا هیچ لذتی مثل لذت عشق نیست!
((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((:

پی نوشت:به خدا اون قدری که اون بنده خدا فکر می کرد بچه مثبت نبودم!((:

۰ ۰
b lue
۱۰ خرداد ۱۸:۵۶
چه خوبه که این دفترچه های خاطرات رو برای فرداهایمان تدارک دیدیم :)

پاسخ :

بله گاهی واقعا لبخند به لب آدم می شونن
ابراهیم ...
۱۰ خرداد ۲۰:۲۳
دوستتون توی راهنمایی تجربه ی عاشق شدن داشتن!!!ما تو این سن دست چپ و راستمون را تشخیص نمیدادیم.خخخخ

پاسخ :

والا منم همینطوری بودم((:
ولی دوستم تلاش می کرد به من تدریس کنه این چیزا رو

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان