بیدمشک

مقوی اعصاب است!(((:

نردبان از سر دیوار بلند،صبح را روی زمین می آرد...


گرمی لبخند از آواز بنان برداشته

چشم از فیروزه های اصفهان برداشته

حس معصوم نگاه غرق در اعجاز را

از دعاهای مفاتیح الجنان برداشته

بارها دیدم که گیسو شانه کرده در اتاق

شعر را عطر غریب ارغوان برداشته

بوی تاراج قجر می آید از کرمان شعر

دلبر من باز میل از سرمه دان برداشته

بعدها هر کس بخواند نقلی از زیباییش

از غزل های من آتش به جان برداشته

عشق مدت هاست این روح سراسر درد را

برده بر بام جنون و نردبان برداشته

فکر کن گنجشک باشی و ببینی گردباد

جفت معصوم تو را از آشیان برداشته

بشکند دستش گلم هر کس تو را از من گرفت

کیسه ی باروت از ستارخان برداشته

من که شاعر نیستم...لالم،سکوتی ممتدم

داغی لب های تو قفل از دهان برداشته


پ.ن یک:عنوان از سهراب و شعر از حامد عسگری

پ.ن دو:عکس هم خودم گرفتم،از محوطه دانشگاه عزیزی که آخرین بهاری هست که به عنوان دانشجو هواشو نفس می کشم...

پ.ن سه:نردبون دوست دارم(:




۵ ۰
اردیبهشت ..
۰۶ ارديبهشت ۲۳:۴۵
به به فوق العاده بود.عنوان و عکس و شعر و شما.
:)

پاسخ :

مرسی عزیز دلم(:
^_^
اردیبهشت ..
۰۶ ارديبهشت ۲۳:۵۳
فدات
بوووس

پاسخ :

*-:
حوا ...
۰۷ ارديبهشت ۰۱:۴۲
خیلی خیلی خوشگله *_*

پاسخ :

مرسی حوا جان^_^
چشمات قشنگ می بینه
مهسا جون
۰۸ ارديبهشت ۰۰:۲۷
عالی

پاسخ :

مرسی^_^
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان