بیدمشک

مقوی اعصاب است!(((:

جایزه(:

من از اون دسته آدم هایی هستم که هرگز برنده هیچ قرعه کشی ای نشدم!ولی تا شش سال پیش سابقه نسبتا قابل قبولی در بردن جایزه داشتم!البته که این جایزه ها چیزی جز مسواک مسافرتی و شانه و جوراب و مداد شمعی و مداد رنگی و اینجور چیزها نبودن!D:

آخرین چیزی که برده بودم یک جفت جوراب صورتی رنگ بود که برای یه مسابقه کتابخوانی تو دبیرستانمون بهم داده بودن!(آخه جوراب برای کتابخوانی؟!D:)

بعد از اون دیگه یادم نمیاد تا دوران دانشگاه تو مسابقه ای شرکت کرده باشم،سال اول دانشگاه که بودم تو وبلاگ نیکولا یه پست درباره جشنواره کتابخوانی عطار خوندم و با کتاب چراغ ها را من خاموش می کنم شرکت کردم...به مراسم اختتامیه دعوت شدم اما چیزی برنده نشده بودم....گذشت و سال بعد این جشنواره سالیانه یادم رفت و شرکت نکردم...تا امسال که آخرین روز مهلت شرکت در مسابقه یادش افتادم،تازه هم اومده بودیم این خونه و نت هم نداشتم و با نت سیمکارت با کتاب روی ماه خداوند را ببوس شرکت کردم،تاریخ مراسم اختتامیه اعلام شد ولی فرصت نکردم شرکت کنم،روز بعد رفتم و اسامی برنده ها رو دیدم،اسم 5 نفر به عنوان نفرات اول بود با ذکر جایزه و بعدش یه تعداد اسم،که اسم منم بینشون بود ولی هیچی از جایزه نوشته نشده بود..خوشحال شدم از اینکه به هر حال پاسخنامم نسبتا خوب بوده ولی فکر نمی کردم جایزه ای داشته باشه و پیگیر نشدم.چند شب پیش نظرات خصوصی وبلاگم رو باز کردم و دیدم یه شماره تلفن از طرف جشنواره کتابخوانی بود و تاکید کرده بود که حتما تماس بگیرید.تماس گرفتم و معلوم شد میخوان جایزه من رو بهم بدن!اونم در شرایطی که اصلا انتظارش رو نداشتم!!!خلاصه که 50 هزار تومان بردم!(:

50 هزار تومان تو این روزگار چیزی نیست البته...اما حس خوبش خیلی می ارزید(:

جشنواره کتابخوانی عطار...ممنونم(:

۳ ۰
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان