بیدمشک

مقوی اعصاب است!(((:

از تعالیم بابا جان!(:

من 6 ماهه که گواهینامه گرفتم.اوایل که پشت فرمون می نشستم،خیلی نزدیک به فرمون،در حالت کمی متمایل به جلو و در حالی که فرمونو دو دستی و بسیار سفت چسبیده بودم رانندگی می کردم!(((((((((((:

حالا البته نه انقدر اغراق شده!(: ولی الان از تصور پوزیشن 6 ماه پیش خودم خندم می گیره!

یکی دو ماه که گذشت بابام اصرار داشت که یه دستی رانندگی کنم!من هی یه لحظه دست راستمو جدا می کردم دوباره فرمونو می گرفتم...خلاصه دیگه کار به جایی رسیده بود که بابام دست راستمو وسط رانندگی و-بااعتراض به اینکه مگه داری با تریلی رانندگی می کنی که اینطوری فرمونو گرفتی؟-دستمو جدا می کرد از فرمون!(:

بالاخره دو سه ماه گذشت و عادت کردم به رانندگی با یه دست،امروز خیلی خوش و خرم یه دستی فرمون ماشینو گرفته بودم و می رفتم که بابا جان فرمودن:حالا لازم نیست یه سره فرمونو بگیریا!بعضی وقتا هم که تو مسیر صاف رانندگی می کنی یه لحظه ولش کن...چیزی نمیشه که خودش میره!(((:


پ.ن1:رانندگی رو به شدت دوست دارم...بهم حس آرامش میده...البته اگه پشت ترافیک نباشه!|:

پ.ن2:پدرم به شدت سر رانندگی سخت گیره،البته حق داره و انصافا رانندگی خودش عالیه،منم زود قبول شدم تو آزمون شهری و به نظر مامانم رانندگیم خوبه...ولی بابام هنوز که هنوزه بهم گواهینامه نداده!(((:

هر بار که ازش می پرسم دست فرمونم چطوره؟میگه باید تمرین کنی...ایشالا بهتر میشه|:

۱ ۰
بابا لنگ دراز
۰۳ ارديبهشت ۲۲:۴۴
پناه بر خدا!!
مگه خانما هم رانندگی بلدن؟
:))
مگه داریم اصن ؟

پاسخ :


((((((((((((:
بلهههههه!خیلی هم راننده های خانوم خوبی داریم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان